تلخی دروغ و گناه
أدْعُوکَ یَا سَیِّدِی بِلِسَانٍ قَدْ أَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ
من داجی خانم هستم ? الحمدلله همسر من ،سادات هستند و من با افتخار، غالبا ایشان را «سرورم »صدا میزنم. یکی از شبهای پاییز،همراه با ایشان در خانه نشسته بودیم که همسرم میل به خوردن بادام پیدا کرد اما من میل نداشتم. برای ایشان بادام آوردم . یکی از بادامها تلخ بود بعد از آن هرچه بادام خوردند بازهم تلخ بود . با تعجب پرسیدند :« آخه چرا تموم بادوما تلخند ؟ » به ایشان گفتم :«سرورم بهتر نیست دهنتون رو بشویی و بعد دوباره بادوم بخوری؟ شاید تلخی بادوم قبل، تو دهننتون مونده» گفتند:« نه آخه اون بادوم تلخه، خیلی کوچیک بود ، حتما دیگه اثرش رفته». از یک طرف حق را به ایشان میدادم از طرفی خیلی بعید بود که چندین بادام پشت سرهم تلخ باشد . بادام بعدی را که شکستند گفتم:« یه تیکه از اونو بده من بچشم.» من خوردم ، طعمش شیرین بود .نصف دیگر بادام را همسرم خوردند ، گفتند:« تلخه» !!!!.یک دفعه هر دو با تعجب همدیگر را نگاه کردیم . خیلی جالب بود که آن بادام کوچک چقدر تاثیر گذاشته بود .
به طور اتفاقی فرمایش مولای متقیان ، حضرت علی علیه السلام را به خاطر آوردم ،که:«لا یجد عبد طعم الایمان ،حتی یترک الکذب هزله و جده؛هیچ بنده ای طعم ایمان را نمی چشد، مگر این که دروغ را چه شوخی و چه جدی ترک کند.»
این اتفاق جالب سبب شد مفهوم این حدیث، بسیار بر دلم بنشیند و با تمام وجود حسّ کنم که چرا خیلی وقتها زبانمان برای دعا کردن لال است . چرا حس دعا و نیایش نداریم . حس نماز نداریم ولی حس ساعتها صحبت کردن با تلفن ودیگران را داریم….. چرا که دهانمان بر اثر گناه ،تلخ شده و به آن تلخی عادت کرده و دیگر طعم شیرین عبادت را متوجه نمی شود و چه بسا طعم عبادت را نپسندد…
ای خدای کریم، ما بندگان روسیاه و فقیر، مهمان توییم وهمان آغاز مهمانی از تو صله میخوایم ….به همه ما ،اراده قوی عنایت فرما تا گناه ،بویژه دروغ را ترک کنیم تا طعم واقعی و شیرین مناجات با حضرتت را بچشیم..
اللهم أذِقْنا حلاوة مناجاتک
به امید روزی که همه شیعیان بلکه همه انسانها تلخی دروغ را باور کنند، بویژه ما سربازان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
#همنوا_با_ابوحمزه #فراز_سوم
#پویش_تولید_محتوا
#بازآفرینی_محتوای_دینی
#تولیدی #به_قلم_خودم