
#اصول_مدیریتی
#اصل_دوازدهم
اصل دوازدهم
مشورت مستمر مؤمنان با یکدیگر نشانه ایمان
معنای مشورت
واژههای «مشاوره» و «مشورت» از ماده «شور» به معناى استخراج رأى و نظر صحیح است.[1] به این بیان که انسان در مواقعى که خود در باره کارى به رأى و نظر صحیح نرسیده، به دیگرى مراجعه کند و از او نظر صحیح را بخواهد. و کلمه «شورا» به معناى آن پیشنهاد و کاری است که در بارهاش مشاوره میشود.[2]
اصولاً*مدیرانی* که کارهاى مهم خود را با مشورت و صلاح اندیشى یکدیگر انجام میدهند، و صاحبنظران آنها به مشورت مینشینند، کمتر گرفتار لغزش مىشوند.
بر عکس افرادى که گرفتار استبداد رأى هستند و خود را بىنیاز از افکار دیگران مىدانند- هر چند از نظر فکرى فوق العاده باشند- غالباً گرفتار اشتباهات بزرگی مىشوند. از این گذشته استبداد رأى، شخصیت مردم را از بین برده، افکار را متوقف مىسازد، و استعدادهاى آماده را نابود مىکند، و به این ترتیب بزرگترین سرمایههاى انسانى یک ملت از دست مىرود.
مشورت در قرآن
«وَ الَّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى بَیْنَهُمْ...»؛[3] و آنان که دعوت پروردگارشان را پاسخ مىگویند و نماز مىگزارند و کارشان بر پایه مشورت با یکدیگر است… .
براساس نظر برخی از مفسران کلمه «شورا» مصدر است، و معنای آیه چنین میشود؛ کار مؤمنان شورا در میان خودشان است.[4]این نکته قابل توجه است که طبق این معنا، مشورت یک برنامه مستمر در میان مؤمنان به حساب میآید، نه کاری زودگذر و موقت. قرآن مىگوید همه کارهاى آنها در میانشان با مشاوره است..
قرآن کریم در آیه دیگر میفرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی الْأَمْر»؛[5]
آثار و فواید مشورت با دیگران:
1. شناسایی خطاها
2. جلوگیری از اضمحلال چون مشورت احتمال خطا را کم می کند
3. استعداد ها را شکوفا می کند
4. مانع استبداد می شود
5. مانع حسادت دیگران است. اگر با مشورت کامیاب شدیم, چون دیگران رشد ما را اثر فکر و مشورت خودشان می دانند, نسبت به ما حسادت نمی ورزند.
6. امداد الهی را به دنبال دارد, در فرهنگ دینی ماست که «ید الله مع الجماعه»
7. موجب بهره برداری از درخشش افکار دیگران می شود. استفاده از اراء دیگران طرح را پخته و جامع می کند«من شاور الرجال شارک فی عقولها»
8. مشورت نوعی احترام به مردم است,ممکن است در مشورت حرف تازه ای به دست نیاید ولی احترام به شخصیت مردم است
9. با مشورت می توان درجه علمی,فکری, تعهد و برنامه ریزی افراد را شناخت.
10. مانع پشیمانی می شود [6]
برخی فواید سازمانی مشورت:
1. شخصیت دادن به افراد و رشد استعدادهای آنان
2. شرکت افراد در موفقیت به دست آمده
3. موفقیت بیشتر در اجرای تصمیم . چون تصمیم اخذ شده حاصل مشورت است همه در تحقق آن تلاش می کنند
4. عدم ملامت مدیر در صورت شکست برنامه
5. افزایش چشم گیر دوستی و علاقه افراد به مدیر[7]
مشورت در روایات
1. در حدیثى از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل شده است: هیچکس هرگز با مشورت بدبخت و با استبداد رأى، خوشبخت نشده است. [8]
2. همچنین حضرتش فرمود:هنگامى که زمامداران شما، نیکان شما باشند و توانگران شما سخاوتمندان و کارهایتان به شورا انجام گیرد، در این هنگام روى زمین از زیر زمین براى شما بهتر است(یعنى شایسته حیات و زندگى هستید)، ولى اگر زمامدارانتان، بدان، ثروتمندان و افراد بخیل باشند و در کارها مشورت نکنید، در این صورت زیر زمین از روى آن براى شما بهتر است؛[9]
3. امام على(علیه السلام) میفرماید: که استبداد به رأى داشته باشد، هلاک مىشود و کسى که با افراد بزرگ مشورت کند در عقل آنها شریک شده است. [10]
4. امام صادق(علیه السلام) فرمود: مشورت کردن با مردم خوب و اهل علم، مثل تفکّر کردن در آفرینش آسمانها و زمین و فناى آسمان و زمین است که چگونه هر کدام بىقید و ستون به جاى خود ایستادهاند. .[11]
ویژگیهای مشاوران
1. از عقل و اندیشه پاک و روشنى برخوردار باشد؛ یعنی کسی باشد که صلاح و فساد امور را مىفهمد.
2. داراى علم و دانش باشد.
3. دارای تجربه باشد.
4. در او روحیه خیرخواهی باشد؛ یعنی با خلوص نیت و صفای باطن در باره مسائل جامعه نظر دهد.
5. با تقوا باشد؛ یعنی از محرمات و تمایلات نفسانى خوددارى کند، صاحب تقوا و خویشتندار باشد.[12]
پرهیز از مشورت با افراد ذیل:
1- افراد بخیل
2- افراد ترسو
3-انسانهای حریص و طماع
______________________________________
[1]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص 469، واژه «شور».
[2]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 63، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق.
[3]. شوری، 38.
[4]. زمخشرى، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 228، دار الکتاب العربی، بیروت، 1407ق.
[5]. آل عمران، 159.
[6] کتاب دقایقی با قران /// محسن قرائتی
[7]. دکتر علی آقا پیروز و دیگران، کتاب مدیریت در اسلام: انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه)
[8]. پاینده، ابو القاسم، نهج الفصاحة (مجموعه کلمات قصار حضرت رسول صلى الله علیه و آله)، ص 687، دنیاى دانش، تهران، چاپ چهارم، 1382ش.
[9] ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، النص، ص 36، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404،ق 1363ش.
[10]. شریف الرضى، محمد بن حسین نهج البلاغة، (للصبحی صالح)، ص 500، هجرت، قم، چاپ اول، 1414 ق.
[11]. منسوب به جعفربن محمد علیه السلام، امام ششم علیه السلام، مصباح الشریعة، ص 152، اعلمی، بیروت، چاپ اول، 1400ق.
[12]. همان، ص 125،
با استفاده از مطلب اسلام کوئست
#تولیدی
