سلام بر مولای شهید
ا❁﷽❁ا
?صلوات خاصه حضرت سیدالشهداء مولانا أبی عبدالله الحسین (بنفسی و أهلی و مالی و أسرتی له الفداء):
? «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ صَلِّ عَلَى الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ الرَّشِید
قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ وَ أَسِیرِ الْکُرُبَاتِ
صَلاَهً نَامِیَهً زَاکِیَهً مُبَارَکَهً
یَصْعَدُ أَوَّلُهَا وَ لاَ یَنْفَدُ آخِرُهَا
أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلاَدِ أَنْبِیَائِکَ الْمُرْسَلِینَ یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ»؛
? بارالها! درود فرست بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) و دورد فرست بر حضرت حسین (علیه السلام)
مظلوم شهید شجاع، آن کشتۀ أشکها و دچار شده به اندوه های بزرگ.
درودی فزاینده، پاکیزه، بابرکت، آنگونه که آغازش بالا رود و به انتها نرسد،
برتری درودی که بر احدی از فرزندان پیامبران مرسلت فرستادی، ای پروردگار جهانیان.»
? إقبال الأعمال، ج2، ص712
┄┅┅❅?? ???❅┅┅┄
? ناصرات المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
?اللَّهُمَ انّى أَسْئَلُک أَنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِکَ
?#سرباز_آقا
وصیت آقاجانمان مولای متقیان حضرت امام علی (علیه السلام)
?#کلیپ_ناب
وصیت آقاجانمان مولای متقیان حضرت امام علی (علیه السلام) به فرزندان عزیزش امام حسن و امام حسین (علیهمما السلام)
#ماه_مبارک_رمضان ?
دریافت???
وصیت آقاجانمان مولای متقیان حضرت امام علی (علیه السلام) به فرزندان عزیزش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)
✨? ?
✨ ? ?
✨✨✨✨
?پیروی از امیرالمؤمنین (علیه السلام)
?اگر همان قدری که مردم دنیا به عدالت، انصاف، شجاعت و ظلم ستیزی امیرالمؤنین علاقه دارند، در مقام عمل هم خود را به این خصوصیّات نزدیک میکردند - ولو یک قدم - دنیا گلستان میشد؛
( #مقام_معظم_رهبری_حفظه_الله )
✨? ?
✨ ? ?
✨✨✨✨
قتل علی است خاک مصیبت به سر کنید
همچون یتیم گریه برای پدر کنید
ای نخلهای کوفه ببارید خون دل
شب را به یاد غربت مولا سحر کنید
شهادت مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام تسلیت باد
✨? ?
✨ ? ?
✨✨✨✨
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(10)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
دهمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
شما معلمان میتوانید معلم دین و معلم اخلاق و پرورشدهندهی اخلاق در دانشآموز خودتان باشید. از این مسئله غفلت نکنید که تربیت کردن هم جزو کار شماست؛ و چه بهتر که با نفوذ معلمی، با تأثیر روحىِ معلم بر متعلم یک نقطهی روشن و نورانیای در قلب دانشآموز باقی بگذارید. ۱۲/۰۲/۱۳۸۷
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(9)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
نهمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
ما باید شاخصهای ممتاز و برجسته را در دانشآموزمان زنده کنیم. در او مفاهیم جریانساز و عملساز را تولید کنیم و به راه بیندازیم و زنده کنیم؛ ایمان؛ اندیشهورزی، یاد بگیرد فکر کند؛ مشارکت اجتماعی. اگرچنانچه توانستید این مفاهیم جریانساز را در ذهن دانشآموزتان رسوخ بدهید، خدمت بزرگی به آیندهی کشورتان کردهاید. ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(8)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
هشتمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
ما چگونه نسلی میخواهیم؟ ما اوّلچیزی که لازم است برای دانشآموز خودمان در نظر بگیریم، این است که در او هویّت مستقلّ ملّی و دینی به وجود بیاوریم؛ این اوّلین چیز؛ هویّت مستقل و با عزّت. ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(7)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
هفتمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است؛ نقشی پررنگتر از نقش خانواده و پدر و مادر. ۱۳۸۴/۰۲/۱۲
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(5)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
پنجمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
معلّم، یعنی آن کسیکه میتواند خصوصیّات اخلاقی خوب را در بچه پرورش دهد؛ معلومات خوب را ؛ فکر کردن را؛ استقلال رأی را به کودک بیاموزد. ۱۳۷۸/۰۲/۱۵
۲۰ جمله از رهبر معظم انقلاب درباره «معلمان»(4)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
چهارمین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
اگر همه آفرینش به معلّم درود میفرستند، برای این است که معلّم، علم را در اختیار متعلّم میگذارد. ۱۳۷۱/۰۲/۰۹
۲۰ جمله از رهبر معظم انقلاب درباره «معلمان»(3)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
سومین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
این که گفته میشود معلّم کار انبیا را میکند، برویم در عمق این حرف؛ این حرف یعنی چه؟ یُزَکّیهِم وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتبَ وَ الحِکمَة؛ کار انبیا این است؛ کار انبیا نجات بشریّت است و ایجاد یک جامعهی انسانیِ برتر و والاتر است، «معلّم، شاغلِ شغل انبیا است» ۱۳۹۴/۰۲/۱۶
۲۰ جمله از رهبر معظم انقلاب درباره «معلمان»(2)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
دومین عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست تقدیم می شود.
در جامعهای که بر محور آموزش میچرخد، معلّم مرکز آن دایره و محور آن حرکت است. ۱۳۷۱/۰۲/۰۹
۲۰ جمله از رهبر انقلاب درباره «معلمان»(1)
تشکیل هویت نسل جدید به دست معلم است
از نگاه رهبر عزیز انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای معلمان مسئولیت رشد علمی و اخلاقی و تربیتی نوجوانان و جوانان را بهصورت توأمان بر عهده دارند. یعنی شکلگیری هویت و شخصیت نسل جوان کشور در کنار رشد علمی آن مسئولیت مهمی است که بر عهدهی معلم است. با فهم این نقش حساس است که ضرورت تکریم معلم پیشروی همگان قرار میگیرد.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برای آشنایی هرچه بیشتر مخاطبان با نگاه رهبر انقلاب اسلامی به شغل مهمِ معلمی و جایگاه معلمان در جامعهی اسلامی، در گزیده بیانات زیر بیست جملهی برگزیده از ایشان دربارهی این موضوع را بازخوانی کرده است
عکس نگاشت جملات حضرت آقا ،اثر سفیر کوثرنت سرکارخانم عصار زاده در این پست و پستهای بعدی تقدیم می شود.
امام (رضواناللهعلیه) فرمودند «معلّمی شغل انبیا است»؛ این فقط یک شعار دلخوشکن نیست؛ این یک حقیقت قرآنی است. ۱۳۹۷/۰۲/۱۹
بيانات مقام عظماي ولايت
1397/12/13 متن بیانات #مقام_معظم_رهبری (مدظله العالی )در دیدار اعضای موسسه عالی فقه و علوم اسلامی
بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱) و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوشآمدید آقایان محترم، برادران عزیز، جناب آقای صدر، آقایان اساتید، آقایان طلّاب و خانمها که تشریف آوردید. این جلسه، جلسهی بسیار خوب و با نشاطی است؛ هم فرمایشات آقای صدر، فرمایشات مفیدی بود و سنجیده و حسابشده بود، هم بیانات خیلی خوبی که این برادر عزیزمان، فرزند عزیزمان، [این] طلبهی محترم از قول طلّاب بیان کردند، فرمایشات خوبی بود. البته سؤالات را بنده لازم نیست جواب بدهم، اینها را از خود آقایانی که مسئولین مؤسّسه هستند باید سؤال کنید، بنشینند پاسخگویی کنند، بگویند. بله، دعا خواستید، حتماً دعا میکنم، یقیناً انشاءالله دعا میکنم. در مورد خانوادهها -که هم در بیانات آقای صدر بود، هم این جوان عزیز بیان کردند- بله بنده هم به این نکته توجّه دارم که نقش همسران و خانوادهها در موفّقیّتهای مردان خیلی زیاد است؛ این را ما به تجربه هم دریافتهایم و اگر چنانچه همسر انسان، همراه و همگام و همهدف و همسنگر باشد، پیشرفت خیلی سرعت خواهد گرفت، این [نقش] هست؛ لکن همهی مسائل خانواده و خانوادگی مسائل عقلانی نیست که حالا با این استدلال همه قانع بشوند، همه قبول کنند؛ یک مقداری از آن مسائل عاطفی است، مسائل واقعی است، مسائل زندگی است. اینکه آقای صدر فرمودند «طلبه ساعت شش صبح از خانه بیرون میآید، ساعت نُه شب برمیگردد»، خب بنده اصلاً با یک چنین چیزی مخالفم. چرا شش صبح؟ ده ساعت شما برای طلبه یا استاد وقت گذاشتید که کار کنند که البته زمان زیادی است [این] ده ساعت؛ حالا بالاخره برنامهی شما این است، بنده هم که طبعاً در جزئیّات برنامه دخالتی نمیکنم اما از شش صبح تا نُه شب پانزده ساعت است، نه ده ساعت! چرا؟ آقایان میآیند درسشان را میخوانند، کارشان را میکنند، احیاناً یک ذرّه گعدهشان را میکنند، بعد یک مجلس روضهای هست میروند؛ لزومی ندارد، نه. به خانوادهها باید برسید؛ همسر شما نیاز به حضور شما دارد؛ این مهم است. البتّه حضور به معنای این نیست که همهاش بروید در خانه بنشینید؛ آن [جور] هم همسرتان قطعاً راضی نیست و دلزده میشود، میگوید چرا سرِ کار نمیروند؛ امّا اینکه پیدا نباشید، نه، این خوب نیست، این مناسب نیست. البتّه برههای از زندگی خود بنده که دارم این را به شما عرض میکنم، با همان شکلی گذشته که حالا میگویم مخالفم با آن! یعنی این جوری بوده. اوایل انقلاب بنده صبح از خانه میرفتم بیرون در حالی که همهی بچّهها خواب بودند؛ شب هم برمیگشتم خانه، در حالی که همهی بچهها خواب بودند. یعنی واقعاً جوری بود [که نمیشد]؛ منتها آنجا غیر از این نمیشد، اصلاً امکان نداشت، به قول معروف فرصت سر خاراندن هم واقعاً نداشتیم؛ لکن شما که حالا در وضع عادی الحمدلله زندگی میکنید و استقرار دارید، به خانوادهها برسید. خانمها هم البتّه باید اشتغالات داشته باشند؛ بهترین اشتغال هم اشتغال علمی است. شنیدم که بعضی از خانمها، دختران، در مجموعههای طلبگی بانوان شرکت دارند؛ خوب است که بالاخره مشغول کار و علم و بحث و مانند اینها باشند؛ خیلی خوب است. راجع به مسئلهی این مؤسّسهی عالی فقه، خب ما ادّعا نداریم که این تنها نقطهای است که در قم دارد فعّالیّت میکند، نه؛ الحمدلله همان طور که اشاره کردید، نقاط گوناگونی هستند که همه مشغول کارند؛ شروع این کار هم ناشی از یک احساس [مسئولیّت بود]؛ خب الحمدلله جناب آقای صدر با شایستگی کامل، شانهشان را زیر این بار دادهاند و به طور جدّی مشغول به این کار شدهاند؛ انگیزهی این کار به خاطر نگاه و توجّه به اهمّیّت حوزه و ظرفیّتهای فراوان و بیشمار استفادهنشده از حوزه و اقتضای نظام جمهوری اسلامی نسبت به استفاده از این ظرفیّتها بود. یک طرف قضیّه یک نظام اسلامی است که اقتصاد هست -حالا اقتصاد را مثال زدند- حکومت هست، فرهنگ هست، دانش روز هست، فنّاوریهای جدید عالَم هست، ارتباطات گوناگون اجتماعی هست، سبک زندگی هست؛ دائم تفکّرات و نظرهای جدیدی که در زندگی اثر میگذارند، دارد در دنیا به وجود میآید و صادر میشود؛ اینها هست. ما یک نظامی داریم با این پدیدهها و با این حوادثی که پیرامونش و در درونش وجود دارد؛ این [نظام] باید اداره بشود با اسلام، با فکر اسلامی. فکر اسلامی در جنبهی عملی، همان فقه اسلام است؛ البتّه بنده با فلسفه خواندن، نه فقط مخالف نیستم بلکه کاملاً تأیید میکنم، فلسفه هم لازم است؛ حالا چه جوری داخل برنامههای شما بشود، آنها به برنامهریزی مدیران محترم آنجا بستگی دارد؛ لکن فلسفه خوب است، لازم است، نه اینکه فقط خوب است؛ لازم است؛ در این تردیدی نیست؛ لکن آنچه زندگی را اداره میکند، عملاً فقه ما است؛ علّت هم این است که فلسفهی اسلامی در طول زمان امتداد عملی نداشته؛ یعنی این حکمت نظری ما به حکمت عملی امتداد پیدا نکرده؛ در حالی که فلسفههای غربی که از لحاظ نفْسِ فلسفه بودن خیلی کم محتواتر و ضعیفتر از فلسفهی اسلامی هستند، امتداد عملیّاتی دارند؛ یعنی اگر چنانچه شماها مثلاً فرض کنید که فلسفهی کانت یا هگل یا مارکس را معتقد باشید، در مورد حکومت نظر دارید، در مورد فرد نظر دارید، در مورد ارتباطات اجتماعی نظر دارید؛ امّا [اینکه] اقتضای فلسفهی ملّاصدرا یا فلسفهی فرض بفرمایید که ابنسینا یا دیگری در حکومت یا در فلان [مسئله] چیست، چیزی برای ما روشن نشده؛ نه اینکه ندارد، قطعاً دارد؛ سفارش من به متفلسفین و فعّالان فلسفه همیشه این بوده که این امتداد را پیدا کنند؛ چون معتقدم اثر دارد؛ این امتداد وجود دارد امّا خب روی آن کار نشده؛ بنابراین فعلاً آنچه میتواند جامعه را اداره کند، فقه ما است؛ خب پس این اقتضای بیرونی و نیاز بیرونی، این هم حوزه. عرض کردیم، حوزهی علمیّه یک ظرفیّتهای بیشماری دارد؛ حقیقتاً ظرفیّتهای بیشماری دارد. این دقّتهایی که انسان در مباحث فقهی و در مسائل کماهمّیّت در بین فقها مشاهده میکند -که از لحاظ عملی و از لحاظ جایگاهش در مجموعهی احکام اسلامی خیلی چیز مهمّی نیست- واقعاً شگفتآور است؛ یعنی این جور [دقّتهای] عمیق و ریزبین و ژرفنگر، در کارهای فقهی ما و در علمای ما وجود دارد؛ خب این خیلی ظرفیّت مهمّی است، این خیلی چیز مهمّی است. بنده یک مدّتی یک بحث قصاص میکردم و نظرات حقوقدانهای غربی را دوستانی که با ما همکاری میکردند و بلد بودند، اینها را برای بنده میآوردند و من گاهی اوقات نگاه میکردم به نظراتی که آنها داشتند در مسائل گوناگون. خب تعمّقهای خوبی هست در کارهایشان، امّا واقعاً با آن دقّتی که مثلاً فرض کنید صاحبجواهر یا مِنبابمثال مرحوم آقای خوئی -فقیه معاصر خود ما- یا دیگری در این زمینه دارند، خیلی فاصله دارد؛ اینها خیلی عمیقترند، خیلی ژرفنگرترند، خیلی به لوازم فتوا و نظر خودشان متوجّهترند؛ خب اینها ظرفیّت حوزه است. این حوزه میتواند همهی نیازهای یک نظام اسلامی را، جامعهی اسلامی را برآورده کند و همین طور که آقای صدر گفتند، اگر چنانچه نهادسازها -یعنی مثلاً فرض کنید بانک مرکزی یک نهاد است، یا دستگاه دانشگاه یک نهاد است- برای مدیریّت اسلامیِ خودش سؤالی پیدا کند، به چه کسی باید مراجعه کند؟ به حوزه باید مراجعه کند. الان این اتّفاق نمیافتد، یعنی این کار الان وجود ندارد. یک نمونهاش را حالا مثلاً شما ملاحظه کنید که غالباً شبیه این نمونه، خیلی خیلی خیلی نادر است؛ مثلاً فرض کنید که یک روزی پاکستانیها در صدد برآمدند بانک اسلامی درست کنند؛ فراخوان دادند به فقهای دانشمندان اسلامی؛ مرحوم شهید صدر آن البَنکاللاربَوی(۲) را نوشت و فرستاد؛ خب آن یک نمونه است. حالا آن البَنکاللاربَوی چقدر جوابِ نهاد بانک را در دنیای امروز میدهد، آن بحث دیگری است که حالا ممکن است نواقصی داشته باشد امّا بالاخره یک پاسخی داده شد، شما چند نمونه از این پاسخها سراغ دارید؟ خیلی کم، خیلی کم؛ اگر دوّمیای، سوّمیای داشته باشد، مسلّماً دهمی ندارد؛ در حالی که حوزه این توان را دارد، سبک کار در حوزه و سبک تحقیق در حوزه جوری بوده که دقّتِ نظر و ژرفنگری و عمقیابی جزو طبیعت کار حوزه است؛ و این جزو امتیازات ما است و حوزه میتواند این کار را انجام بدهد و حالا امروز با توجه به این نیازها، این انگیزه بیشتر شده، پس باید حوزه تحقّق ببخشد این آرزو را. این بود که ما به فکر افتادیم که این کار را حالا از یک گوشهای شروع کنیم. البته عرض کردم: ادّعا، این نیست که [این کار] فقط همین جا هست؛ دیگران هم دارند میکنند، در مؤسسات خوب و مفیدی که در حوزه بحمدالله هست، دارند کارهایی را انجام میدهند [منتها] این هم یک مجموعهای است. به نظر من آقای صدر و دوستانشان خوب برنامهریزی کردهاند، همکارانشان خوب برنامهریزی کردهاند، این برنامهریزی برنامهریزی خوبی است. این «تحت اِشراف» هم که گفته میشود، معنایش این نیست که بنده نسبت به برنامهها نگاه میکنم، دقّت میکنم، اظهار نظر میکنم؛ نه، من اصلاً نه مجالش را دارم، نه فرصتش هست؛ این [کار] را خود آقایان میکنند؛ حالا بالاخره بهنحوی به ما منتسب است امّا مربوط به خود آقایان است که دارند کار میکنند. عرض من این است: اوّلاً این سبکی که ذکر کردند در تدریس و تدرّس که طلبه مشارکت میکند در پاسخیابی، سبک خوبی است، سبک مفیدی است؛ منتها خب تسلّط استاد و تصرّف استاد، نبایستی تحتالشّعاع قرار بگیرد؛ بالاخره استاد است که دارد هدایت میکند، دارد کار میکند و جمعوجور میکند؛ وَالّا اگر چنانچه مطلب سپرده بشود به اذهان ده نفر، بیست نفر طلبهای که حالا در این کلاس هستند، این معلوم نیست به یک نظام و مجموعهی درستی [برسد]، باید استاد هدایت بکند؛ [امّا] اگر اینها هم کمک کنند و همراهی کنند خوب است. در مورد اصول که ایشان فرمودند متوسّط [دورهی] آن در حوزه پانزده سال است، خیلی برای من تعجّبآور است و این هیچ خبر خوبی نیست از نظر بنده. اصول خب لازم و ضروری است؛ برای تفقّه، بلاشک اصول لازم است. خب مرحوم آقای خوئی (رضوان الله علیه) فقیه اصولی بود دیگر؛ از ایشان اصولیتر کیست؟ در فقه او هم کاملاً اصول واضح است، آشکار است؛ من شنیدهام که دورهی اصول ایشان پنج سال طول میکشد؛ خب ایشان مثلاً چه کار میکرده؟ چه چیزی را از اصول میانداخته که پنج سال میشده؟ یعنی بنابراین میشود اصول را پنج سال گفت، میشود شش سال گفت. متوسّط که پانزده سال است، یعنی مثلاً تا بیست سال هم دارد! چقدر بخوانند؟ چرا بخوانند؟ به چه دردشان میخورد؟ کجای فقه استفاده میشود از این اصول؟ نه، به نظر من یک مقداری در مورد اصول بایستی جمع و جورتر و بهاصطلاح مُضیَّقتر(۳) حرکت کرد، مواظبت کرد؛ غیر از فقه است؛ فقه باز است، هر چه میتوانید در زمینههای فقهی کار کنید، به نظر ما خیلی خوب است. این سؤالاتی که این برادر عزیزمان، این جوان عزیز کردند، سؤالات قابل توجّهی است؛ خواهش من این است که جناب آقای صدر و بقیّهی برادرها بنشینند [اینها را] برای طلّاب روشن کنند؛ لکن این را میخواهم سفارش بکنم که جوانها توجّه به جوانی خودشان داشته باشند؛ یعنی همهی آن چیزی که شما میخواهید و احساس میکنید، مورد نیاز شما نیست، برایتان مفید هم نیست. منتظر نباشید که سی سال بگذرد پیر بشوید، بعد این را بفهمید. خب ما آن سی چهل سال بعد از شما را گذراندهایم، یک چیزهایی را ما میدانیم؛ از تجربهی کسانی که تجربه کردند، استفاده کنید. همهی این چیزها لازم نیست؛ اینکه حالا آدم مثلاً برای تحلیل سیاسی باید چه جوری عمل بکند و مثلاً از نظرات چه کسی و تضارب آراء استفاده کند، نه، اینها معلوم نیست که کلّیّت داشته باشد؛ یک مواردی ممکن است لازم باشد، یک چیزی لازم باشد. امّا من میخواهم این را عرض بکنم که طلّاب این مجموعه دنبال اساتیدشان حرکت کنند، یعنی به نظر اساتید و تشخیص اساتید و کسانی که مدیران این مجموعه هستند، اهمّیّت بدهند و طبق آن حرکت بکنند و کار بکنند تا انتظام پیدا کند، تا این مجموعه یک مجموعهی منتظمی باقی بماند و انشاءالله پیش برود؛ اگر منتظم نبود، پیش نمیرود. از لحاظ کمّیّت هم که حالا یک فراخوانی دادند و چون ذکر نکردید، من نمیدانم که شما چه تعدادی میخواهید طلّاب در سطوح گوناگون بگیرید، من در آن مورد نظری ندارم، بالاخره هر چه کار با دقّت و با ملاحظه انجام بگیرد و هر قدمی که میخواهیم برداریم، بدانیم که این قدم را کجا میخواهیم بگذاریم و زیر پایمان محکم باشد، این بهتر است؛ ممکن است یک مقداری با بُطء(۴) همراه باشد امّا عیبی ندارد. کار بطیء(۵) و محکم بهتر از کار سریع و متزلزل و نامحکم است. یک نکتهی دیگری در ذهن من هست -البتّه این را در مورد کلّ حوزه بنده عقیده داشتهام که تا حالا هم نشده، بارها هم با مسئولین حوزه، بخصوص حوزهی قم، مطرح کردهایم [امّا] ظاهراً سخت است برایشان- که کسی که یک درسی را میخواند و به یک جایی میرسد، احتیاج به مدرک دارد، احتیاج به شهادت دارد. اشتباه بزرگ این بود که آمدند این شهادت را با شهادتهای دانشگاهی مخلوط کردند؛ حالا اوّل که [حتّی] میخواستند اسمش را دکتری و مانند اینها بگذارند که غلط بود، بعد معادل دکتری [گذاشتند]؛ این هیچ لزومی ندارد. بیایید شما مشخّص کنید که [اسم] کسی که مثلاً فرض کنید این سه سال اوّل عمومی را میگذراند -یک سه سال عمومی دارید دیگر- چیست؛ اسم آن طلبهای که محصول سه سال درس خواندن در این مؤسسّه است که لزوماً مطابق با سه سال درس خواندن در حوزهی آزاد نیست و یک خصوصیّات بیشتری دارد چیست، یک اسمی برایش معیّن کنید. بعد یک سه سال دیگر شما دارید که کار تخصّصی در آن میکنید؛ آن کسی که آن سه سال را گذراند، یک صلاحیّتهایی پیدا میکند، برای او هم یک اسمی مشخّص کنید و مؤسّسه شهادت بدهد که او به این حد رسیده. بعد یک دو سال دارید که آن دو سال، دو سال تحقیق و پژوهش و مانند اینها است؛ آن دو سال را وقتی گذراندید، [طلبه] یک صلاحیّتهای جدیدی پیدا میکند؛ همچنان که در نظام غربی دانشگاهی ما که از غرب تقلید شده، مثلاً فرض کنید که حالا آن زمانهای قدیم، زمان جوانی ما، سیکل اوّل و سیکل دوّم و مانند اینها بود، همین دبیرستان هم دو قسمت بود، اسمش را سیکل اوّل و سیکل دوّم میگذاشتند، بعد دیپلم، بعد مثلاً لیسانس، بعد فوق لیسانس، بعد دکتری؛ یک درجاتی دارد؛ یعنی بر حسب صلاحیّتهایی که تعریف شده یک اسمی میگذارند و یک شهادتی میدهند؛ شما بدون اینکه از آنها تقلید بکنید و بخواهید با آنها انطباق بدهید -که مطلقاً به نظر من این کار جایز نیست که ما بیاییم با آنها منطبق کنیم کار خودمان را و بگوییم مثلاً این برابر دکتری است، این برابر مثلاً ارشد است، این برابر [کارشناسی است]؛ این اصلاً معنی ندارد؛ چون نوع کار آنها با نوع کار ما متفاوت است- امّا شما شهادتهایتان را مشخّص کنید؛ وقتی که آن دو سال آخرِ هشت سال را شما انجام دادید، یک صلاحیّتی پیدا میکنید؛ این صلاحیّت را مشخّص بکنید، یک شهادت بدهید؛ به نظر من این کار خیلی خوب است. ما البتّه از قدیم داشتهایم یک چنین چیزی؛ این اجازهی اجتهادی که رایج بوده همین است دیگر؛ یعنی طلبه به یک نقطهای میرسد که مجتهد میشود؛ قدیم معمول بود که اجازهِی اجتهاد به او میدادند. یا به آن که مثلاً در حدیث پیشرفت میکرد و اهل حدیث بود، مثلاً اجازهی روایت حدیث میدادند، به او اجازهی نقل حدیث میدادند، این کار معمول بود؛ حالاها متأسّفانه نیست؛ واقعاً متأسفانه، چون خیلی خوب بود اگر چنانچه بود. آقایان ملاحظه میکنند، اجازهِی اجتهاد نمیدهند به خاطر اینکه نبادا یک تبعهای بر آن مترتّب بشود؛ در حالی که نه؛ میشود یک جوری عمل کرد که تبعهای هم مترتّب نشود. امّا حالا خود شما این کار را انجام بدهید؛ یعنی یک شهادتی برای فلان مرحلهی از [تحصیل بدهید]؛ این هم یک نکته. نکتهی دیگر، سؤال شد که برای ورود در حدیث و قرآن یعنی اُنس با قرآن و اُنس با حدیث، حقیر چه چیزی پیشنهاد میکنم؛ من البتّه در برنامههای درسی نمیدانم -چون آقایان زحمت کشیدهاند نشستهاند برنامهریزی کردهاند، بنده نمیشود از کمر(۶) کار وارد بشوم بگویم تفسیر این جوری است- امّا معتقدم از تفسیر، رها و جدا نشوید؛ یعنی تفسیر حالا ممکن است جزو برنامهی درسیتان نباشد، شاید به اینکه برنامهی درسی باشد احتیاج هم نداشته باشید، امّا حتماً [لازم است]؛ مثلاً فرض کنید یک دوره تفسیر مجمعالبیان؛ بسیار تفسیر خوبی است؛ مجمعالبیان بسیار تفسیر عالمانهای است، یعنی مرحوم طبرسی در یک جاهایی و در ذیل یک آیاتی، مُلّاییِ خودش را و تبحّر خودش را در استدلال و استنباط نشان داده؛ گاهی اوقات این جوری است؛ یک جایی هم که البتّه احتیاج نبوده، نه؛ مثلاً فرض کنید [مجمعالبیان]. اُنس با قرآن جداگانه و اُنس با تفسیر جداگانه، به نظر ما لازم است؛ و همین طور البتّه حدیث که شما احتیاج هم دارید؛ یعنی شما برای فقاهت چون به منابع حدیثی نیاز دارید، به رجال و به حدیث و علم حدیث و به این چیزها طبعاً احتیاج دارید؛ لابد در برنامههایتان هم علیالقاعده باید باشد، لابد در برنامهها هست؛ و راه آن این است و باید انجام بگیرد. آن [دو] نکتهی آخری که میخواهم عرض بکنم: مواظب باشید جهتگیری انقلابی، مقهور هیچ کدام از این شاخصها و مهمّات کار این مؤسّسه قرار نگیرد؛ جهتگیری انقلابی. طلبهی ما، استاد ما، فاضل ما، عالِم ما، مرجع ما اگر چنانچه معتقد به این تحوّل عظیمی که اسمش انقلاب است، بود، به درد این کشور خواهد خورد. اگر معتقد به این نبود، به درد کشور نمیخورد، به درد جمهوری اسلامی نمیخورد؛ باید معتقد باشد. اینکه بنده میگویم حوزهی انقلابی، معنایش این نیست که حالا حتماً در مثلاً فلان جا شعار [بدهد]؛ حالا یک وقت لازم هم باشد، شعار هم باید داد؛ بنده هم گاهی که لازم است، شعار میدهم لکن مهم این است که عمیقاً از بن دندان معتقد باشد که این تحوّلی که در این کشور اتفاق افتاده، باید همچنان ادامه پیدا بکند. تحوّل یک چیز متوقفشدنی نیست. تحوّل یعنی یک دگرگونیای که هر روز کاملتر و بهتر و قویتر و عمیقتر میشود؛ این باید ادامه داشته باشد و ما معتقد باشیم. دشمنانمان را بشناسیم، دشمنان این نظام را بشناسیم، دشمنان این حرکت تحوّلی را بشناسیم. اگر نه، کشور به رکود خواهد انجامید و مغلوب سیاستها و گرایشهای دشمنان این ملّت و دشمنان اسلام خواهد شد. امروز نگاه اسلام به مجموعهی جمهوری اسلامی است؛ من به شما عرض بکنم. الان در دنیای اسلام گرایش به احیای اسلام و به زندگی اسلامی به معنای واقعی خیلی زیاد است. مردمی که، ملّتهایی که سرخورده شدهاند از این تمدّنهای مادّی غربی و شرقی، به اسلام گرایش دارند منتها ملجأیی، مرجعی، شاخصی، ستونی که به او تکیه کنند، کسی که به او مراجعه کنند ندارند؛ لذا نگاهشان به جمهوری اسلامی یک نگاه واقعی است؛ این وجود دارد. البتّه دشمنها نمیگذارند و نمیخواهند این معلوم بشود امّا وجود دارد. امروز در هر کدام از این کشورهای اسلامی عربی که سرانش به خون ماها تشنه هستند، اگر چنانچه از جمهوری اسلامی یک نشانی، اثری، برگهای آنجا پیدا بشود، شخصی برود، شخصیّتی برود، افرادی بروند، کتابی برود و مانع از طرف سرانشان نباشد، مردم به او اقبال میکنند. الان تقریباً همهی این کشورهای اسلامی از شرق تا غرب همین جور هستند؛ از اندونزی و مالزی و مانند اینها بگیرید تا آفریقا. مردم چشمشان به اینجا است؛ دنیای اسلام امروز نیاز دارد به این حرکت انقلابی ما. این کسانی که در داخل حرف میزنند، کار میکنند، اظهاراتی میکنند که با گرایش انقلابی مغایر است، ولو متضاد هم نباشد، امّا همین قدر که مغایر با گرایش انقلابی است، دارند ضربهی به امید امّت اسلامی میزنند، این ضربهی به آنها است و خیانت میکنند. بنابراین حرکتتان حرکت انقلابی باشد و کار انقلابی. و توجّهات معنوی؛ یعنی واقعاً بدون توجّهات معنوی نمیشود، بدون توسّل، بدون دعا، بدون نماز شب، بدون مراجعه و خواندن صحیفهی سجادیه نمیشود. اگر چنانچه آدم بخواهد ارتباط قلبی خودش را، ارتباط معنوی خودش را با خدا حفظ نکند و مراقبت نکند از آن، کار پیش نمیرود. خدا رحمت کند، مرحوم حاج احمدآقا میگفت نیمهی شبها که امام پا میشود گریه میکند -حالا امامِ پیرمردی که آن وقتی که ایشان میگفت، مثلاً هشتاد و چند سال یا قریب نود سال سنّش بود- دستمالهای معمولی کفایت نمیکند که اشکهایش را پاک کند، حولهی دست و رو خشک کنی امام دمِ دستش میگذارد که اشکهایش را با آن پاک کند؛ خدا هم به او توفیق داد، کمک کرد، به خاطر همین معنویّت، به خاطر همین استغاثهی به خدای متعال و توکّل به خدا و درخواست از خدا. شماها جوانید، دلهایتان پاک است، پاکیزه است، گرفتاریتان کمتر است و خیلی خوب میتوانید این دلها را متوجّه خدا کنید، نمازها را خوب بخوانید، با دعا و توسّلات اُنس داشته باشید، با ذکر ائمّه (علیهم السّلام) اُنس داشته باشید. و بخصوص من توصیه میکنم نماز شب را تا آنجایی که میتوانید، ولو یک وقتی هم نتوانستید، مثلاً قضایش را [بخوانید]، ترک نشود؛ یعنی دنبال کنید اینها را، اینها خیلی اثر میگذارد، نورانیّت میدهد به شما و آن وقت این نورانیّت، به شما کمک میکند در پیدا کردن راه. یک چیزهایی را انسان از این و آن هم هر چه سؤال کند، به درد نمیخورد؛ یعنی گاهی از یک کسی هم یک چیزی میشنود اما در انسان اثری نمیگذارد. اگر آن نورانیّت پیدا شد، دلها را باز میکند، انفتاح میدهد، بهجت معنوی به انسان میدهد. و شماها جوانید؛ شما هم از این جهت از ماها جلوترید، بهترید، آسانتر است برای شما کار تا برای ما. انشاءالله که خداوند شماها را موفق بدارد؛ ما که شما را دعا میکنیم، شما هم ما را دعا کنید. والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدعلیرضا صدرحسینی (مدیر مؤسّسهی عالی فقه و علوم اسلامی) و یکی از حضّار مطالبی بیان کردند.
۲) کتاب البنک اللاربوی فی الاسلام
۳) کوتاهتر، محدودتر
۴) کُندی
۵) کُند
۶) وسط
میگفتند نمیتوانیم
#میگفتند_نمیتوانیم
رهبر انقلاب اسلامی در جریان حضور خود در مجموعه کارخانجات مپنا به ذکر خاطرهای از دهه ۶۰ پرداختند و با اشاره به عدم اعتماد به نفس برخی از مسئولین فرمودند در آن دوران برخی «میگفتند آقا! نمیشود… ما نمیتوانیم» ولی آن کار با اتکا به خداوند و نیروی داخلی انجام شد. این اینفوگرافیک به ۷ نمونه از مثالهای رهبر انقلاب از انجام نشدنیها از نظر برخی صاحبنظران داخلی و تحقق آنها اشاره میکند.(سال 1393)
#سالگرد_مرحوم_آیتالله_مجتبی_تهرانی
#سالگرد_مرحوم_آیتالله_مجتبی_تهرانی
? اولین سخنرانی آیتالله مجتبی تهرانی پس از رحلت حضرت امام
? شکر ولایت فقیه به اطاعت کردن اوست
? این روایت از علی (علیهالسلام) است: «شُکرُ مَن فَوقَک بِصِدقِ الوَلاء» شکر کسی که مافوق تو است به این است که راست بگویی از نظر پذیرش سرپرستی و ولایت او.
? میگویی خدا فوق همه [است]، بسیار خوب، شکر میخواهی به او بکنی، شکر او چیست؟ صدق ولاء است، پیغمبر، علی (علیهالسلام)، ائمهی طاهرین (صلواتاللهعلیهماجمعین) هر ولایتی، به اطاعت است. تا برسد به ولایت فقیه، آن هم همین است.
?*دوستان من در ماه رمضان اگر یادتان باشد مکرر به شما گفتم، گفتم نعمت وجود امام را قدر بدانید! آیا ما صدق ولاء نسبت به امام داشتیم؟ در همین بحث شکر، گفتم این نعمت بزرگ است، یک مجتهد جامعالشرایط، از هر جهت علماً، عملاً، ابعاد گوناگون، گفتم قدرش را بدانید، خدا را شاهد میگیرم این دو هفته، مکرر در این فکر بودم، خدا نکند ما کفران وجود او را کردیم که از ما گرفتی. 68/3/24*
?انتشار بمناسبت ایام سالگرد رحلت آیتالله مجتبی تهرانی
http://farsi.khamenei.irتمام مطلب
? @YjcNewsChannel
? اللّهم نوّر قلوبَنا بالقرآن
? و أیِّد قائدَنا بالقرآن
? و احفَظ علمائِنا بالقرآن
? و ارحَم شهدائَنا و امام شهدائنا بالقرآن
? و اغفِر لِمَوتانا بالقرآن
دیدار پدر مهربان و حکیم با فرزندان نونهال
دیدار دانشآموزان و دانشجویان
در آستانهی ۱۳ آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی و روز دانشآموز، هزاران نفر از دانشآموزان و دانشجویان، صبح امروز (شنبه) با حضور در حسینیهی امام خمینی با رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR برشهایی از بیانات رهبر انقلاب را در این مجموعه سخننگاشت منتشر نموده است.
فرهنگ در وضعیت قرمز! هوای کشور بسیار آلوده!
فرهنگ در وضعیت قرمز! هوای کشور بسیار آلوده!
فرهنگ ما، فرهنگ الهی است؛ این فرهنگ، استقلال ما را تضمین و تأمین میکند، آزادی ما را هم تأمین میکند. آن کسانی که به نام آزادی، ولنگاری را در جامعه ترویج میکنند، آزاد نیستند، اینها اسیر دستبستهی فرهنگ غربیاند؛ فرهنگ غربی است که دارد اینها را هدایت میکند؛ این چه آزادیای است؟ آزادی این است که شما نیّت خودتان، ایمان خودتان، فکر خودتان، قرآن خودتان، الگوی اسلامی خودتان را داشته باشید و آن را دنبال بکنید؛ این، آزادی است، این، عظمت است، این، حریّت است؛ این باید تأمین بشود.
بیانات مقام عظمای ولایت در دیدار مداحان اهلبیت علیهمالسلام۱۳۹۶/۱۲/۱۷
من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است که از دالان آزاداندیشی و آزادعملی بخواهد ضربه بزند.
بیانات مقام عظمای ولایت در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت۱۳۹۵/۰۶/۰۳
فرهنگ، در بلندمدّت، از اقتصاد خیلی مهمتر است؛ اقتصاد مسئلهی فوری و اولویّت کنونی ما است، [امّا] مسئلهی فرهنگ یک مسئلهی مستمرّی است و بسیار مهم است؛ حتّی در قضیّهی اقتصاد هم مهم است. برادران عزیز، خواهران عزیز! در مسئلهی فرهنگ، بنده احساس یک ولنگاری میکنم؛ در دستگاههای فرهنگی -اعم از دستگاههای دولتی و غیر دولتی- یک نوع ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در تولیدِ کالایِ فرهنگیِ مفید که کوتاهی میکنیم، چه در جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضر که کوتاهی میکنیم. اهمّیّت کالای فرهنگی از کالای مصرفی جسمانی کمتر نیست، بیشتر است. فرض کنید مرتّب تکرار بکنند که مثلاً فلانجور پفک مضر است، نخورید؛ حالا مگر ضررش چقدر است، چهجور ضرری است، چه میزان ضرر دارد، برای چند درصد از مردم ضرر دارد؟ این را دائماً میگویند، امّا ضرر فلانجور فیلم یا فلانجور کتاب یا فلانجور بازی رایانهای یا امثال اینها را کسی جرئت نمیکند بگوید که نبادا متّهم بشوند به اینکه جلوی آزادی اطّلاعات و جریان آزاد اطّلاعات را گرفتهاند. آنهایی که اساس این حرفها هستند، خودشان بیشتر از ما در این مسائل سختگیری میکنند؛ این را باور کنید. حالا آزادترین مناطق دنیا از لحاظ اطّلاعات، مثلاً فرض کنید دولتهای غربیاند، ازجمله آمریکا؛ از خبرهای دقیق و روشنی که از آمریکا میرسد در کنترل اطّلاعات افراد و انگشت گذاشتن روی آن چیزهایی که دستگاه روی آنها حسّاس است، انسان واقعاً تعجّب میکند؛ ما یکدهم آنها کنترل اطّلاعاتی نداریم و نمیکنیم. بمجرّد اینکه [در اینجا] یک فیلمی را ممنوع کردند یا فرض کنید که یک جریان رایانهای را مثلاً محدود کردند یا ممنوع کردند، فوراً آنها سروصدا بلند میکنند، ما هم باورمان میآید؛ ما هم باور میکنیم که واقعاً کار خطایی کردهایم. نه آقا، باید مراقبت کرد! وظیفهی ما تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از کالای فرهنگیِ مضر است. بنده در این زمینه احساس یک ولنگاریای میکنم؛ باید این را شماها در نظر داشته باشید و اهمّیّت بدهید.
بیانات در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس شورای اسلامی1395/03/16
گزارشی برای بازرسان آژانس!
گزارشی از متن و حاشیهی دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
گزارشی برای بازرسان آژانس!
به روایت سرکار خانم دکتر نیلوفر شادمهری، عضو هیئت علمی دانشگاه و نویسنده کتاب تحسینشدهی خاطرات سفیر
نوشته بود: «هر ظرفی به آنچه در آن بریزی محدود میشود بجز علم که با افزودن دانش وسعت می یابد.» یک سفید خوشرنگ روی یک پارچه آبی لاجوردی خوشرنگ، همهاش با هم روی یک بدنه آجری خوشرنگ که پایینترش یک حاشیه خوشرنگ خودنمایی می کرد. یعنی یک طوری بود که سیاههایش هم خوشرنگ بودند! اصلا یک وضعی بود! مبانی سواد بصری تغییر کرده بود. مبانی رفتار آدمها هم همینطور.
یک جمع جوان باحال که هوشمندی از برق چشمهایشان میبارید و بلا انقطاع حرف میزدند! آقایان بیشتر از خانمها! هر از چندگاهی یکی یک گوشه حسینیه پقی میزد زیر خنده و فواصل این خندهها چندان هم زیاد نبود.
نشسته بودند روی زمین، روبروی همان خوشرنگ آبادی که نوشتم. هر کسی سعی میکرد ارتفاع چشمهایش از سطح زمین تاحد ممکن بیشتر شود. آنهایی که چهارزانو نشسته بودند هم خیلی زود فهمیدند باید دوزانو بنشینند. و بعد موجی از جوانهای خوشحال که مثل آونگ تکان میخوردند بلکه مختصاتی پیدا کنند که چشمهایشان را در آن بکارند و از آنجا تسلطشان به صندلی روی سن بیشتر شود. ترجیح میدادند در هر سانتیمتر مربع دونفری بنشینند اما پشت ستون ها نیفتند و خب بالاخره بنا به این بزرگی ستون هم می خواست اما کاش ستون نداشت! اگر قرار بود طوری ساخته شود که هیچ ستونی نداشته باشد لازم بود پایه هایی در کنار دیوار تعبیه کنند که با قوسهایی به وسط سقف. وسط محاسباتم بودم که «رهبر» آمدند.
جالب بود! تا قبل از آمدن ایشان یکنفر از آقایان شعارهایی میداد که جمعیت با کمکاری و بیحوصلگی تکرارش میکردند؛ لابد با خودشان فکر میکردند چرا باید اینکه تو میگویی را تکرار کنم؟ شاید من بخواهم شعار دیگری بدهم! اصلا چه کسی گفته تو بگویی که من تکرار کنم؟ چرا خودم نگویم و خودم تکرار نکنم؟ چرا من نگویم و تو تکرار کنی؟ اما به محض ورود رهبر- اگرچه شعارها همانها بود - آنچنان با قدرت و یکصدا تکرار میشد که انگار نه انگار اینها همانها بودند و شعارها هم همان.
«رهبر» با لبخند وارد شدند. تا جایی که میشد سلام میکردند و آن دورترها را هم با نگاهی و لبخندی و محبتی و … دوستمان داشتند! خیلی دوستمان داشتند! واضح بود. … خودم معلم هستم، میفهمم!…وقتی معلم هستی دانشجوهایت را دوست داری، خیلی دوست داری، نیازی نیست این را به آنها بگویی؛ رفتارت، کلامت و نگاههایت این را نشان میدهد. خیلی خیلی دوستمان داشتند…معلم بودند، رهبر بودند، پدر بودند و همه اینها را میفهمیدند.
نشستیم، قرآن خوانده شد و مجری شروع کرد. بهجز رئیس بنیاد ملی نخبگان و وزیر علوم که صحبت کردند، یک جمعی هم در صف بودند. هر کدام برنده مدالی یا رتبه برتر حیطهای یا پژوهشگر ویژهای یا مخترع اتفاقی. آنها هم که نشسته بودند هم رسماً جمعی انسان سوپر هوشمند که طرف تا می گفت"ف” داشتند از فرحزاد برمیگشتند. اینها از آنها تیزتر، آنها از اینها تیزتر، رهبر از هر دویشان! ترکیب جمع طوری بود که هیچ کاری ناممکن به نظر نمیرسید.
هرکدام توضیحی دادند درباره آنچه انجام شده بود یا آنچه تصور میکردند لازم است انجام بشود و با شور و حرارت متنشان را میخواندند. خداوکیلی بعضی از مطالب هم بسیار جذاب بود و البته که یکی دو نفر هم رسماً پایاننامه شان را ارائه کردند!… متنشان تمام نمیشد!… جمعیت بیشتر از اینکه دلشان بخواهد همطرازانشان صحبت کنند، منتظر بودند ببینند «رهبر» به آنها چه میگویند. رهبری که با جدیت به کلمه کلمه متنهای کوتاه و بلند جوانان گوش می دادند. انگار همان موقع به آنها فکر میکردند و تحلیلشان میکردند. اگر جایی را دقیق نشنیده بودند سؤال میپرسیدند. از خود سخنران جدیتر پیگیر ماجرا بودند، انگار امیدشان به این متنها گره خورده بود.
بمبهای جوان و پرانرژی حاضر در سالن تک تک حرکات ایشان را رصد میکردند و منتظر کوچکترین اشارهای که عکسالعمل نشان بدهند. چه باحال! مگر میشود این رهبر دستوری بدهد و این جمعیت با این حجم از انرژی و آی کیوی زیپ شده عالم را نترکانند؟
چند نفری در مورد دستاوردهای جدید و راهکارهایی برای آینده صحبت کردند که به شکل غیر مترقبهای جوانی از رسته آقایان بلند شد و داد زد:” آقاااااا !…..من یبابابابیانتبب اما آقای یللببیبلب تهدید ابلیابایا آقاااااااا! نمی ایسلیلبیلب من بیاابیلیبالبل آقاااااا !….” درست نمی شنیدم چه چیزی میگفت، پشتش به من بود و رویش به سمت خوشرنگ آباد، اما هرچه بود داشت ناراحتیهایش را بروز میداد. هر از چندگاهی هم داد میزد آقا! کم کم بمبهای جوان خندهشان گرفت، هرچه عدهای گفتند بنشین! ننشست.
رهبر( تلفیق اقتدار و مهربانی) گفتند: «مدیر جلسه من نیستم، می بینید که! …من یکی از افرادی هستم که بناست به من نوبت بدهند… اگر نوبت برسه» جماعت زد زیر خنده. خود رهبر هم میخندیدند.
مجری نفر بعد را معرفی کرد، پسر جوان ول کن نبود. رهبر به مجری گفتند « آقا فکری برای ایشون بکنید!» مجری جوان قبول نکرد! توضیح داد که وقت نمیشود، آمد ادامه دهد که مجدداً پسر جوان نگذاشت! رهبر روبه جمعیت اما خطاب به مجری گفتند: «بذار ببینم چی میگه ایشون!» دوباره همه زدند زیر خنده. رسماً منتظر بودند بخندند! پسرجوان یک چیزهای دیگری هم گفت، رهبر گفتند:” اولاً شما گوش کن از این ۵ دقیقه که میخواستی دو دقیقه اش رو صحبت کردی، ثانیاً شما یه کم عجولی معلوم میشود، من که توصیهات را به این آقا کردم! صبر کن بیایی اینجا پشت بلندگو که من بشنوم چه میگویی! ممکنه بهتون وقت بدهند… ان شاالله … اگر خدا به دلشون بندازه!» و دوباره جماعت شروع کردند به خندیدن. فضای جالبی شده بود. پسر جوان عجول با دلی پر صحبت میکرد و رهبر (تلفیق معلمی و پدری) مجبور بودند هم آرامش کنند و هم نصیحتش، الباقی فرزندان خانواده هم به شرایط پیش آمده میخندیدند. به هر زور و ضربی بود راضی شد بنشیند.
۷-۸ نفر دیگر هم صحبت کردند. حالا دیگر نوبت به رهبر رسیده بود. گفتند : «کو آن جوانی که می خواست صحبت بکند؟» طرف نبود! نفهمیدم کجا رفته بود! در وصف اینکه کجا رفته هر کسی از وسط جمع چیزی میگفت و می خندیدند. رهبری با لبخند پرسیدند: «چی؟ کجا رفته؟» کسی چیزی گفت و باز همه خندیدند. پسر جوان از سمت چپ سالن داشت تند تند خودش را به سمت راست میرساند. گمانم چشمش که به بلندگو افتاد انگار دنیا را به او داده اند. بمبهای خنده داشتند میترکیدند. شاید ترکیب انرژی و شادی از نوع غیر مادی اش میشود خنده! رهبر با لبخند پسر را نگاه کردند: «خب! بفرمایید! فقط ۳-۴ دقیقه بیشتر نشود ها!» پسر جوان شروع کرد. فکر کنم در تمام آن مدت داشته متنش را منظم میکرده: «رتبه اول دانشگاه شدم، گفتند کشک است.» رهبر: «چی هست؟» پسر:«کشک!» بمبهای خنده : «خخخخخخخخخ!»
به هر شکل و به هر نحو متنش را خواند، خیلی ناراحت بود میگفت با اینهمه افتخار چرا از ما استفاده نمیشود؟ (خیلی هم بی ربط نمیگفت، نمیدانم چرا ما هنوز عزیزان ۷۰ ساله را در پستها نگه داشتهایم و دوستان ۲۵-۳۰ ساله بیرون گود هستند.) به هرحال حجم زیاد ناراحتی مستأصلش کرده بود. دلش نمیخواست حرفهایش تمام بشود. رهبر کمکش کردند (تلفیق اقتدار و مدیریت): “بسیار خب! کفایت میکند. «حرفتان را زدید!» و دوباره خنده جمعیت.
رهبر(تلفیق هوشمندی و مدیریت) صحبتهایشان را شروع کردند؛ حساب شده، دستهبندی شده، استراتژیک. اینکه نخبه فعال به درد میخورد و لاغیر! نخبهای که بیتفاوت نیست، خواب هم نیست، کل هنرش در تعداد سلولهای مغزش خلاصه نمیشود. نق نقو نیست! فعال است، فعااااال! . اینکه کار دشمن دزدی است. دزدی میکرده، دزدی میکند، دزدی خواهد کرد! در تمام زمانها، فعل دزدی را صرف میکند، هدفش هم سرمایههای کشور است. شما سرمایههای اصلی کشورید! هزار روش هم دارد؛ ناامید میکند که خودت بیخیال تلاش کردن بشوی، دام پهن میکند بلکه طمع کنی و خودت بروی سمت او، اگر قوی تر از این حرفها بودی به از بین بردنت هم فکر میکند، حواست باشد!
تصویر غیرواقعی از خانهات نشانت میدهد. باور نکن! هرچه هست خانهمان است. بد هم نیست، نمیتواند بد باشد. چون این خانه “تو” را دارد.
فرزندان باهوش رهبر گوش میدادند و حرف ها را میخوردند. خیلی خوب میفهمیدند چه میگوید. حرفهای مهمی بود. گفتند و گوش کردند. اذان شد. البته صحبتهای اصلیشان تمام شده بود. گفتند: «اگر دوباره شما را دیدم بیشتر باهم صحبت میکنیم»
یکنفر گفت: «بعد از اذان بگویید!» رهبر گفتند:«بعد از اذان ناهار است! نماز و ناهار!» و لبخند زدند ( تلفیق اقتدار و مهربانی و معلمی و پدری و مدیریت و …) چقدر دوستمان داشتند…چقدر خانه را دوست داشتند…چقدر اهل خانواده بودند! فضای بین نخبههای جوان و رهبری چقدر پر انرژی و باحال بود.
چهارشنبه بعدازظهر بمبهای فوق هوشمند و رادار گریز ایران رفتند که عمل کنند. پیشرفتهترین تکنولوژیهای غیر دست ساخته عالم امکان که هرکدام صدها برابر بمبهای هستهای انرژی دارند، صدها بار قویتر، هزاران بار مؤثرتر، میلیونها بار عمیقتر که قلبشان را نمیشود بتن گرفت، اجازه بازدید هم نمیدهند و بازرسان آژانس خودشان را هم که بکشند نمیتوانند راهی برای مقابله با آن ها بیابند.
دریافت نسخه عکس نمودار بیانات مقام معظم رهبری در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
دریافت نسخه.pdfاجمالی - نمودار بیانات در دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی
نماهنگِ الگوی پیشرفت ایران برای ۵۰ سال آینده
نماهنگ | الگوی پیشرفت ایران برای ۵۰ سال آینده
سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سندی است که نقشه راه پیشرفت جمهوری اسلامی ایران را در پنج دههی آینده ترسیم خواهد کرد.
حال که این سند پایه آمادهی ارائه شده است، رهبر انقلاب دستگاهها، مراکز علمی، نخبگان و صاحبنظران را به بررسی ابعاد و ارائه نظرات مشورتی جهت تکمیل و ارتقای آن فراخواندند و برخی نهادها را به انجام وظایفی موظف کردند؛ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در نماهنگ «الگوی پیشرفت ایران برای ۵۰ سال آینده» محورهای فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت را مرور میکند.
دانلود نماهنگِ الگوی پیشرفت ایران برای ۵۰ سال آینده
دانلود متن فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت
در پی تدوین الگوی پایهی اسلامی ایرانی پیشرفت صورت گرفت؛
فراخوان رهبر انقلاب برای تکمیل و ارتقای الگوی پایه اسلامی ایرانی پیشرفت
در پی تدوین الگوی پایهی اسلامی ایرانی پیشرفت که در آن، اهم مبانی و آرمانهای پیشرفت و افق مطلوب کشور در پنج دههی آینده، ترسیم و تدابیر مؤثر برای دستیابی به آن طراحی شده است، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی، دستگاهها، مراکز علمی، نخبگان و صاحبنظران را به بررسی عمیق ابعاد مختلف سند تدوینشده و ارائهی نظرات مشورتی جهت تکمیل و ارتقای این سند بالادستی فراخواندند.
ایشان همچنین مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را موظف کردند که با مشورت مراجع مندرج در ابلاغ، نظرات و پیشنهادهای تکمیلی را دقیقاً بررسی و بهرهبرداری کند و نسخهی ارتقایافتهی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ ارائه نماید، بهطوریکه از ابتدای قرن پانزده هجری شمسی اجرای این الگو با سرعت مطلوب، آغاز و امور کشور بر مدار آن قرار گیرد.
متن ابلاغ رهبر انقلاب اسلامی به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
خداوند جلّ و علا را سپاس میگزارم که با هدایت و توفیق او تلاش نظاممند چند هزار تن از صاحبنظران و استادان دانشگاهی و حوزوی و فرزانگان جوان برای طرّاحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت پس از هفت سال در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی به نتیجه رسید. این سند، اهمّ مبانی و آرمانهای پیشرفت را تدوین کرده و افق مطلوب کشور را در پنج دههی آینده ترسیم و تدابیر مؤثّر برای نیل به آن را طرّاحی کرده است که با تحقّق آن، که کاری عظیم و دشوار امّا ممکن و شیرین است، کشور راه پیشرفت را خواهد پیمود و طلیعهی مبارک تمدّن نوین اسلامی ایرانی در زیستبوم ایران رخ خواهد نمود. انشاءالله.
اکنون با تقدیر از متفکّران و استادان و صاحبنظرانی که طرّاحی این سند مهم و مدیریّت تهیّهی آن را بر عهده داشتهاند، مقرّر میدارد:
۱- مجمع تشخیص مصلحت نظام سند پیوست را بعنوان چارچوب بالادستی سیاستهای کلی مورد ملاحظه قرار دهد و پیشنهادهای تکمیلی برای حصول اطمینان از کفایت آن را در جایگاه یادشده ارائه کند و پس از ابلاغ نسخه نهایی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، سیاستهای کلی نظام را برای انطباق با الگو بازنگری نماید.
۲- مجلس شورای اسلامی با نگاه ملی به بررسی سند حاضر بپردازد و نکات ضروری برای ارتقای آن را بعنوان سند بالادستی قوانین برنامهای کشور پیشنهاد نماید و تمهیدات لازم را برای تهیه و تصویب طرحها و لوایح برنامهای در چارچوب نسخه نهایی آن مقرر سازد.
۳- دولت فارغ از ملاحظات زودگذر، این سند را از جهت قابلیت اجرا و تحولآفرینی بررسی نماید و پیشنهادهای عملی برای ارتقای آن را ارائه دهد. از ذخیره مدیریتی و کارشناسی دولت در مرکز و استانها برای این منظور استفاده شود.
۴- شورای عالی امنیت ملی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی در حیطه وظایف خود به بررسی و ارائه پیشنهاد نسبت به این نسخه از الگو بپردازند.
۵- دانشگاهها و حوزههای علمیه و صاحبنظران این سند را عمیقاً بررسی نمایند و با ارائه پیشنهادهای مشخص برای ارتقای آن بیش از پیش در ترسیم هدف و مسیر پیشرفت کشور مشارکت جویند.
۶- مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با مشورت مراجع مخاطب در بالا، برنامه زمانی بررسی نسخه حاضر الگو از سوی آنها را تنظیم و نظرات و پیشنهادهای تکمیلی را دریافت و دقیقاً بررسی و بهرهبرداری کند. و انشاءالله نسخهی ارتقاءیافته الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را حداکثر ظرف دو سال آینده برای تصویب و ابلاغ ارائه نماید.
۷- پس از آن، برای آماده شدن همهی دستگاههای کشور و کمک عمومی مردم برای اجرای الگو، زمانی اختصاص خواهد یافت، بطوریکه انشاءالله از ابتدای قرن پانزده هجری شمسی اجرای الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی با مقدمات کافی و سرعت مطلوب آغاز شود و امور کشور بر مدار آن قرار گیرد.
۸- صداوسیما و دستگاههای تبلیغی و اطلاعرسانی رسمی کشور، اخبار فعالیتهای یادشده را منتشر نمایند، البته بررسی و ارتقای نسخه حاضر الگو در مراجع یادشده متمرکز خواهد بود تا این کار مهم دستخوش مجادلات روزمره نگردد.
پیشرفت، مستلزم تحول مطلوب نفوس انسانی و هنجارها و سازوکارهای اجتماعی است و لذا امری تدریجی و طولانی و وابسته به ایمان و عزم و تلاش ملی و صبر و مداومت همگانی و از همه برتر، تفضلات الهی است که به حول و قوه کبریاییاش انشاءالله در تداوم انقلاب اسلامی به این ملت عنایت خواهد فرمود.
سیّدعلی خامنهای
۲۲ مهر ۱۳۹۷
متن الگوی پایهی اسلامی ایرانی پیشرفت به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الگوی پایه، چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و معرف سیر کلی تحولات مطلوب ایران در عرصه فکر، علم، معنویت و زندگی بسوی تمدن نوین اسلامی ایرانی در نیمقرن آینده است. این الگو با مشارکت گسترده متفکران و صاحبنظران ایرانی و بر اساس جهانبینی و اصول اسلامی و ارزشهای انقلاب اسلامی و با توجه به مقتضیات اجتماعی و اقلیمی و میراث فرهنگی ایران، بر طبق روشهای علمی و با استفاده از دستاوردهای بشری و مطالعه آیندهپژوهانه تحولات جهانی طراحی شده و شامل مبانی، آرمانها، رسالت، افق و تدابیر است. مبانی، اهم پیشفرضهای اسلامی، فلسفی و علمی جهانشمول معطوف به پیشرفت را ارائه میدهد. آرمانها، ارزشهای فرازمانی - فرامکانی و جهتبخش پیشرفت است. مبانی و آرمانها وجه اسلامیت الگو را تضمین میکنند. رسالت، میثاق مشترک مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیشرفت است. افق، آرمانهای الگو را بر جامعه و زیستبوم ایران در نیمقرن آینده تصویر میکند و هدفهای واقعی آحاد مردم، جامعه و حکومت ایران را در آن موعد معین میسازد. تدابیر، تصمیمات و اقدامات اساسی و بلندمدت برای حل مسائل مهم کشور و شکوفا ساختن قابلیتهای ماندگار ملی بهمنظور رسیدن به افق است. این الگو با ایمان استوار و عزم راسخ و تلاش عظیم و مدبرانه مردم و مسئولان جمهوری اسلامی ایران اجرا خواهد شد.
مبانی
مبانی خداشناختی
- خدامحوری و توحید، اساس و محور بنیادین حیات فردی و اجتماعی مؤمنان است. الله معبود یکتا، علیم، حکیم، غنی، ربالعالمین، رحمن، رحیم، هادی، شارع، تنها مالک و حاکم مطلق هستی است که:
- عادل در تکوین، تشریع و سزادهی است؛
- واسع، جبرانکننده، روزیدهنده مخلوقات، اجابتکننده دعاها و حاجتها است؛
- ولیّ مؤمنان، یاور مجاهدان راه خدا، حامی مظلومان، انتقامگیرنده از ظالمان و وفاکننده به وعده خویش است.
مبانی جهانشناختی
- جهان با عوالم غیب و شهودش، سرشت توحیدی دارد و مراتب روحانی، مادی، دنیوی و اخرویاش، پیوسته در مسیر تکامل و تعالی به سوی خداوند است.
- نظام علّی - معلولی بر جهان حاکم است. جهان مادی در طول عالم ماورا است و عوامل مؤثر در آن منحصر به علل مادی و طبیعی نیست.
- جهان محل عمل و آزمایش و بستر تکامل و تعالی و یا سقوط معنوی اختیاری انسان است و بر اساس سنتهای الهی به کردارهای آدمیان واکنش نشان میدهد.
- خداوند جهان مادی را در خدمت انسان که امانتدار و آبادکننده آن است، قرار داده که در صورت بهرهبرداری کارآمد و عادلانه، تأمینکننده نیازهای او است.
مبانی انسانشناختی
- هدف از آفرینش انسان، معرفت و عبادت پروردگار و در پرتو آن، دستیابی به مقام قرب و خلیفةاللهی است.
- حقیقت آدمی، مرکب از ابعاد فطری و طبیعی و ساحات جسمانی و روحانی است.
- بُعد فطری او که ناشی از نفخهی الهی است منشأ کرامت ذاتی و نیز برخورداری از اوصاف خداپرستی، دینورزی، کمالگرایی، حقیقتجویی، خیرخواهی، زیباییگرایی، عدالتطلبی، آزادیخواهی و دیگر ارزشهای متعالی است. چنانکه بُعد طبیعی او منشأ دیگر اوصاف و نیازهای مادی گوناگون است. انسان در کشاکش مقتضیات این دو دسته صفات و نیازها و تحقق معقول و متعادل آنها به کمالات اکتسابی دست مییابد.
- انسان دارای کمال و سعادت اختیاری است که در صورت انتخابهای صحیح و در چارچوب تمسک به هدایت الهی و رشد عقلانی میتواند به مرتبه نهایی آن واصل شود.
- حیات انسان پس از مرگ تداوم مییابد و چگونگی حیات اخروی مبتنی بر باور، بینش، منش، اخلاق، کنش و رفتار آدمیان در زندگی دنیوی است.
- با توجه به مبادی پیشگفته، انسان دارای حقوقی از جمله حق حیات معقول، آگاهی، زیست معنوی و اخلاقی، دینداری، آزادی توأم با مسئولیت، تعیین سرنوشت و برخورداری از دادرسی عادلانه است.
- انسان موجودی اجتماعی است و تأمین بسیاری از نیازها و شکوفایی استعدادهای خود را در بستر تعامل و مشارکت جمعی جستجو میکند.
مبانی جامعهشناختی
- جامعه بهعنوان بستر تعامل و مشارکت در جهت تأمین انواع نیازها و شکوفایی استعدادها، نافی هویت فردی، اختیار و مسئولیت اعضا نیست ولی میتواند به بینش، گرایش، منش، توانش و کنش ارادی آنها جهت دهد و از افراد بهویژه نخبگان اثر پذیرد.
- ساختیافتگی جامعه عمدتاً مبتنی بر فرهنگ است که بهمثابه هویت و روح کلی جامعه در اجزا و عناصر خرد و کلان آن حضور دارد.
- بنیادیترین واحد تشکیلدهنده جامعه، خانواده است که نقشی بیبدیل در تولید، حفظ و ارتقای فرهنگ جامعه دارد.
- جوامع با وجود پارهای تفاوتها، تحت تأثیر سنن الهی و قوانین تکوینی مشترک و فراگیر هستند.
- شماری از سنتهای الهی حاکم بر جوامع و تاریخ عبارتند از: پیوند تحولات اجتماعی با نفس و اراده انسان؛ وفور نعمت در اثر تقوی، عدالت و استقامت؛ عذاب و کیفر جامعه در صورت گسترش ظلم، فساد، گناه و ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ امهال و استدراج و سلطه مؤمنان بر اهل باطل.
- تغییرات اجتماعی تحت تأثیر عوامل فرهنگی، جمعیتی و انسانی، جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، دانشی و فناورانه پدید میآید.
- جامعه دینی مبتنی بر شکلگیری مناسبات اجتماعی بر اساس اصول و ارزشهای دینی است و دینداری فردی آحاد جامعه بهتنهایی ضامن تحقق جامعه دینی نیست.
- جهتگیری تاریخ به سوی آیندهای پیشرفته در تمام ابعاد مادی و معنوی با حاکمیت ایمان و تقوا و رهبری امام معصوم(ع) است.
- پیشرفت حقیقی با هدایت دین اسلام، رهبریِ پیشوای الهی، مشارکت و اتحاد مردم و توجه به غایت پایدار تحقق کلمه الله حاصل میشود.
مبانی ارزششناختی
- ارزشها ریشه در واقعیت دارند و اصول آنها ثابت، مطلق و جهانشمول است.
- اصول ارزشها از طریق عقل و فطرت، و تفصیل آن از طریق کتاب و سنت قابل کشف است.
- ارزشها در ساحتهای ارتباطی انسان با خدا، خود، خَلق و خلقتساری است.
- تحقق ارزشها موجب پیشرفت دنیوی و سعادت اخروی است.
مبانی دینشناختی
- دین، دستگاه جامع معرفتی - معیشتی است که از سوی خداوند متعال برای تأمین کمال و سعادت دنیوی و اخروی آدمیان نازل شده است.
- دین کامل، جهانشمول و نهایی، اسلام است که بر نبی خاتم(ص) نازل و توسط آن حضرت ابلاغ و تفصیلات آن در سنت پیامبر و اهلبیت(ع) بیان شده است.
- اسلام با نظام هستی و سرشت انسان، هماهنگی دارد و نقش بدیلناپذیری در تأمین نیازهای نظری و عملی، فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی ایفا میکند. به همین جهت، استطاعت کامل برای تمدنسازی و ارائهی الگوی پیشرفت دارد.
- اسلام در چارچوب مبانی و اصولی ثابت و پایدار و بر مبنای اجتهاد در عرصههای اعتقادی، اخلاقی و شریعت و توجه به عناصر انعطافپذیر فقه اسلامی، توان پاسخگویی به نیازهای نوشونده زمانی و مکانی را دارد.
- خردورزی و تمسک به دانش بشری و تجارب عقلایی، مورد تأکید اسلام است و وحی، مایه شکوفایی عقل محسوب میشود. از این رو تمدنسازی و پیشرفت اسلامی افزون بر تکیه بر اصول، ارزشها و تعالیم اسلامی، مبتنی بر عقل و دانش بشری نیز هست.
آرمانها
آرمانهای الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ارزشهای بنیادین فرازمانی و فرامکانی جهتدهنده پیشرفت است. مبناییترین این ارزشها، نیل به خلافت الهی و حیات طیبه است. اهم ارزشهای تشکیلدهنده حیات طیبه عبارتند از: معرفت به حقایق، ایمان به غیب، سلامت جسمی و روانی، مدارا و همزیستی با همنوعان، رحمت و اخوت با مسلمانان، مقابله مقتدرانه با دشمنان، بهرهبرداری کارآمد و عادلانه از طبیعت، تفکر و عقلانیت، آزادی مسئولانه، انضباط اجتماعی و قانونمداری، عدالت همهجانبه، تعاون، مسئولیتپذیری، صداقت، نیل به کفاف، استقلال، امنیت و فراوانی.
رسالت
رسالت ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران، حرکت عقلانی، مؤمنانه و متعهدانه در جهت ایجاد تمدن نوین اسلامی متناسب با آرمانها در زیستبوم ایران است.
افق
در سال ۱۴۴۴ هجری شمسی مردم ایران دیندار، عموماً پیرو قرآن کریم، سنت پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) و با سبک زندگی و خانواده اسلامی ایرانی و روحیه جهادی، قانونمدار، پاسدار ارزشها و هویت ملی و میراث انقلاب اسلامی، تربیتیافته به تناسب استعداد و علاقه تا عالیترین مراحل معنوی و علمی و مهارتی، و شاغل در حرفه متناسباند و از احساس امنیت، آرامش، آسایش، سلامت و امید زندگی در سطح برتر جهانی برخوردارند.
* * *
تا سال ۱۴۴۴ ایران به پیشتاز در تولید علوم انسانی اسلامی و فرهنگ متعالی در سطح بینالمللی تبدیل شده و در میان پنج کشور پیشرفته جهان در تولید اندیشه، علم و فناوری جای گرفته و از اقتصادی دانشبنیان، خوداتکا و مبتنی بر عقلانیت و معنویت اسلامی، برخوردار و دارای یکی از ده اقتصاد بزرگ دنیا است. تا آن زمان، سلامت محیط زیست و پایداری منابع طبیعی، آب، انرژی و امنیت غذایی با حداقل نابرابری فضایی در کشور فراهم شده؛ کشف منابع، خلق مزیتها و فرصتهای جدید و وفور نعمت برای همگان با رعایت عدالت بین نسلی حاصل شده است. فقر، فساد و تبعیض در کشور ریشهکن گردیده و تکافل عمومی و تأمین اجتماعی جامع و فراگیر و دسترسی آسان همگانی به نظام قضائی عادلانه تأمین شده است.
* * *
ایران در آن زمان از تداوم رهبری فقیه عادل، شجاع و توانمند و ضمانت کافی برای سیاستها، قوانین و نظامات مبتنی بر اسلام برخوردار است و همچنان با اتکا به آرای عمومی از طریق مشارکت آزادانه مردم در انتخابات به دور از تهدید ثروت و قدرت و با بهرهگیری نظاممند از مشورت جمعی نخبگان اداره میشود و قدرت کامل برای دفاع بازدارنده از عزت، حاکمیت ملی و استقلال، امنیت همهجانبه و تمامیت ارضی خویش را حفظ کرده و عامل اصلی وحدت و اخوت اسلامی، ثبات منطقهای و عدالت و صلح جهانی است.
در سال ۱۴۴۴ ایران از نظر سطح کلی پیشرفت و عدالت، در شمار چهار کشور برتر آسیا و هفت کشور برتر دنیا شناخته میشود و دارای ویژگیهای برجسته جامعه اسلامی و خاستگاه تمدن نوین اسلامی ایرانی است.
تدابیر
۱- تبیین و ترویج اسلام ناب محمدی(ص) متناسب با مقتضیات روز
۲- تقویت و تعمیق فرهنگ توحیدی و معادباور و ایمان به غیب
۳- بسط فرهنگ قرآنی و تعمیق معرفت و تداوم محبت اهلبیت(ع) از طریق زنده نگه داشتن فرهنگ عاشورا و انتظار بدون انحراف و بدعت
۴- ترویج آموزههای اخلاق اسلامی و هنجارهای مدنی و تبلیغ عملی دین
۵- شناساندن علمی و واقعبینانه ارزشها و دستاوردهای انقلاب اسلامی
۶- گسترش تعلیم و تربیت وحیانی، عقلانی و علمی
۷- تربیت نیروی انسانی توانمند، خلاق، مسئولیتپذیر و دارای روحیه مشارکت جمعی با تأکید بر فرهنگ جهادی و محکمکاری
۸- ارتقای موقعیت شغلی، کرامت و منزلت اقشار علمی و فرهنگی بهویژه معلمان و استادان
۹- تبیین، ترویج و نهادینهسازی سبک زندگی اسلامی ایرانی سالم و خانوادهمحور با تسهیل ازدواج و تحکیم خانواده و ارتقای فرهنگ سلامت در همه ابعاد
۱۰- اهتمام به احیا و توسعه نمادهای اسلامی ایرانی بهویژه در پوشش، معماری و شهرسازی با حفظ تنوع فرهنگی در پهنه سرزمین
* * *
۱۱- تحقیق و نظریهپردازی برای تبیین عدم تعارض دوگانههایی از قبیل عقل و نقل، علم و دین، پیشرفت و عدالت، ایرانی بودن و اسلامیت، و تولید ثروت و معنویت، از سوی صاحبنظران و نهادهای علمی کشور
۱۲- تقویت و گسترش تولید علمی اصیل، بومی و مفید در رشتههای علوم انسانی با بهرهگیری از مبانی و منابع اسلامی و دستاوردهای بشری
۱۳- توسعه علوم بینرشتهای و مطالعات و پژوهشهای چندرشتهای بدیع و مفید
۱۴- کوشش و تعامل فکری بلندمدت و پایدار نخبگان و مؤسسات علمی برجسته کشور در عرصه بینالمللی
۱۵- حمایت فزاینده و مطالبه متناسب از برجستهترین مؤسسات و شخصیتهای علمی کشور برای تولید علم در راستای رفع نیازها و حل مسائل اساسی جامعه
۱۶- ارزشگذاری معلومات و مهارتهای غیررسمی روزآمد و کارآمد، ارتقای دانشهای مهارتی و تنوعبخشی به شیوههای مهارتافزایی
۱۷- ارتقای دانش پایه و توسعه شبکههای علم، فناوری و نوآوری با همکاری متقابل مؤسسات علمی و پژوهشی، صنایع و دولت در فرایند تولید کالا و خدمات
۱۸- ارتقای مهارتهای حرفهای بومی به فناوریهای صنعتی با استفاده از دستاوردهای نوین علمی و تجارب تاریخی و احیای بازارهای تولیدی تخصصی مطابق قابلیتهای سرزمینی
۱۹- پیریزی و گسترش نهضت کسبوکار هنرهای نمایشی و کاربردهای فضای مجازی با استفاده از میراث فرهنگی و ادبی ایرانی اسلامی و قابلیتهای ملی و محلی مطابق تقاضا و پسند مخاطب منطقهای و جهانی
۲۰- التزام به رعایت اصول و قواعد اسلامی در غایت و ساختار تصمیمات، سیاستگذاریها و نهادسازیهای اقتصادی و مالی
۲۱- تحقق عدالت مالیاتی و کاهش فاصلههای جمع درآمد خالص خانوار از طریق ایجاد نظام یکپارچه مالیاتستانی، تأمین اجتماعی و ارائه تسهیلات مالی با بهرهگیری از سامانه جامع اطلاعاتی ملی
۲۲- تسهیل ورود کارآفرینان به عرصههای اقتصادی بهویژه اقتصاد دانشبنیان و کاهش هزینههای کسبوکار با تأکید بر اصلاح قوانین، مقررات و رویههای اجرایی کشور
۲۳- تحقق عدالت در ساختار قانونی نظام بانکی با ایجاد انضباط پولی، رهایی از ربای قرضی، توزیع عادلانه خلق پول بانکی و بهرهمندسازی عادلانه آحاد مردم جامعه از خدمات پولی
۲۴- استقلال بودجه دولت از درآمدهای حاصل از بهرهبرداری از منابع طبیعی و ثروتهای عمومی و انتقال این درآمدها به مردم با تأمین عدالت بین نسلی
۲۵- توقف خامفروشی منابع طبیعی ظرف ۱۵ سال از زمان شروع اجرای الگو و جایگزینی آن با زنجیره پیشرونده تولید ارزش افزوده ملی در داخل و خارج کشور
۲۶- مصونسازی و تقویت فرآیندها، سیاستها، تصمیمات و نهادهای اقتصادی در مقابل تکانههای سیاسی - اقتصادی هدفمند و غیرهدفمند برونزا
۲۷- توسعه فعالیتهای زیربنایی، اقتصادی و اجتماعی و مصرف آب، انرژی و سایر منابع حیاتی متناسب با ظرفیت، حقوق و اخلاق زیستی
۲۸- حفظ حقوق مالکیت عمومی بر منابع طبیعی و ثروتهای ملی همراه با رعایت ملاحظات صیانتی، زیستمحیطی و بین نسلی در بهرهبرداری از آنها
۲۹- کاهش شدت مصرف انرژی و متناسبسازی سهم تولید و مصرف انرژی از منابع انرژی پاک
۳۰- بسترسازی برای استقرار متعادل جمعیت و توازن منطقهای در پهنه سرزمین بر مبنای آمایش ملی و تخصیص امکانات و تسهیل و تشویق سرمایهگذاری در بخشهای اقتصادی و فرهنگی مناطق مختلف و توانمندسازی مناطق محروم با توجه به استعدادهای سرزمینی
۳۱- تمرکززدایی در ساختار اقتصادی-مالی کشور با واگذاری برنامهریزی و تصمیمگیری به استانها و شهرستانها در چارچوب سیاستهای ملی
۳۲- بهرهگیری از دیپلماسی فعال اقتصادی در کسب فناوریهای پیشرفته و تشویق سرمایهگذاری خارجی برای صادرات و حمایت از صادرات تولیدات داخلی با ارزش افزوده
۳۳- فعال کردن قابلیتهای سرزمینی و موقعیت ارتباطی ایران از طریق ایجاد زیرساختهای پیشرفته برای تبدیل ایران به قطب راهبردی فرهنگی، علمی، فناوری و اقتصادی
۳۴- گسترش قطبهای گردشگری طبیعی، فرهنگی، مذهبی و سلامت با محوریت مناطق و مراکز هویتساز
۳۵- تأمین امنیت و ایمنی غذا و ترویج تغذیه سالم و ارتقای سازوکارهای نظارت بر تولید و توزیع مواد غذایی و مصرفی
۳۶- پوشش همگانی مراقبتها و خدمات و توزیع عادلانه منابع حوزه سلامت
۳۷- همکاری بینبخشی و مشارکت نظاممند مردمی در ارتقای سلامت با اولویت پیشگیری و کنترل عوامل تهدیدکننده
۳۸- تنظیم نرخ باروری در بیش از سطح جانشینی
۳۹- اعتلاء و تقویت و ترویج دانش بومی در حوزه سلامت، مبتنی بر شواهد متقن علمی
۴۰- ارتقای توانمندیهای حوزه پزشکی با هدف ارائه آموزش، خدمات و تولیدات در سطح ملی و بینالمللی
۴۱- اعتلای منزلت و حقوق زنان و ارتقای جایگاه اجتماعی و فرصتهای عادلانه آنان و تأکید بر نقش مقدس مادری
۴۲- ارتقای استقلال، اقتدار، پاسخگویی و تخصصی شدن نظام قضائی و تربیت و جذب قضات عالم و متعهد و دانشافزایی مستمر و نظارت بر عملکرد قضات و کارکنان قضائی و اصلاح و الکترونیکی کردن فرایندهای دادرسی
۴۳- طراحی و اجرای راههای پیشگیری از جرم و افزایش آگاهی و اخلاق اجتماعی و تقوای عمومی
* * *
۴۴- گسترش فهم عمیق و تحکیم نظریه مردمسالاری دینی مبتنی بر ولایتفقیه
۴۵- حفظ و تقویت مردمسالاری دینی، مشارکت مردمی، عدالت و ثبات سیاسی
۴۶- گسترش و تقویت تشکلهای مردمی بهمنظور افزایش سرمایه اجتماعی و تحکیم ساختار درونی نظام
۴۷- تقویت فضای آزاداندیشی بهمنظور ارزیابی و نقد علمی سیاستها و عملکردهای گذشته و حال برای تصحیح مستمر آن و حفظ مسیر انقلاب اسلامی
۴۸- ارتقای نظارت رسمی، مردمی و رسانهای بر ارکان و اجزای نظام و پیشگیری از تداخل منافع شخصیت حقیقی و حقوقی مسئولان و کارکنان حکومت و برخورد بدون تبعیض با مفسدان بهویژه در سطوح مدیریتی
۴۹- اجرای کامل ضمانتهای پیشبینیشده در قانون اساسی در حوزه آزادیهای فردی و اجتماعی و آموزش و ترویج حقوق و تکالیف شهروندی و تقویت احساس آزادی در آحاد جامعه
۵۰- تعیین ضوابط عادلانه و شفافسازی فرایندهای تخصیص امکانات و امتیازات دولتی، درآمد، ثروت و معیشت مسئولان حکومتی و منابع و هزینههای مالی فعالیت سیاستمداران و تشکلهای سیاسی
۵۱- گزینش مسئولان و مدیران بر مبنای التزام عملی آنان به حد کفاف در معیشت و اهتمام ایشان به هنجارهای عدالت، صداقت، راستگویی، اعتماد، فداکاری و پاسخگویی
۵۲- تقویت اقتدار حاکمیتی و ارتقای نظام سیاسی و متناسبسازی ساختار اداری کشور با روشهای جدید بهگونهای که کمتر از یکدرصد جمعیت کشور حقوقبگیر دولت باشند
۵۳- پیشگیری از شکلگیری تهدید علیه جمهوری اسلامی ایران، گسترش بسیج مردمی و تقویت بنیه دفاعی بازدارنده
۵۴- تقریب مذاهب اسلامی و تحکیم اتحاد و انسجام مسلمانان از طریق تأکید بر مشترکات دینی و پرهیز از اهانت به مقدسات مذاهب اسلامی
۵۵- ترویج عقلانیت و روحیه جهادی در جهان اسلام و حمایت از حرکتهای اسلامی و نهضتهای آزادیبخش و استیفاء حقوق مردم فلسطین
۵۶- تأکید بر چندجانبهگرایی، گسترش دیپلماسی عمومی و کمک به حکمیت و صلح بینالمللی
واقعیت صوت جعلی منتسب به رهبر انقلاب چیست؟ +فیلم
واقعیت صوت جعلی منتسب به رهبر انقلاب چیست؟ +فیلم
به تازگی صوتی جعلی منتسب به رهبر انقلاب منتشر شده است که در ادامه به افشای دروغین بودن آن می پردازیم.
به گزارش گروه فیلم و صوت باشگاه خبرنگاران جوان؛ به تازگی کلیپی جعلی منتسب به رهبر انقلاب در فضای مجازی منتشر شده که مدعی فرمان رهبر انقلاب برای سرکوب مردم توسط نیروهای مسلح شده است.
با جستجو در بیانات رهبر معظم انقلاب مشخص شد که این کلیپ با استفاده از سخنان ایشان در دیدارهای مختلف ساخته شده است.